برگزاری آزمون‌های شبیه‌ساز ورودی به مدارس سمپاد

سال‌هاست که تربیت دانش‌آموزان نخبه و موفق به یکی از ویژگی‌های متمایز و عامل قیاس مراکز آموزشی فعال در تهران و شهرستان‌ها تبدیل شده است. اما چرا دانش‌آموز نخبه، سمپادی، المپیادی یا چه وچه …. اینقدر مهم است؟! در سال‌های اخیر کارشناسان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، نخبگان را عامل تمایز کشورها و پیشی‌گرفتنشان در علم و فناوری شناخته‌اند؛ شهود علاقه‌ی کشورهای صنعتی در جذب و استقرار دانش‌پژوهان نخبه نیز که ما آن را به نام فرار مغزها می‌شناسیم بر همگان واضح و مبرهن است؛ از سوی دیگر جایگاه نخبگان در سال‌های اخیر بسیار جدی‌تر از پیش دیده می‌شود؛ چنانکه رهبر عظیم‌الشأن انقلاب نیز در دیدارهای سالیانه با نخبگان، مسیر پیش‌رو و آینده‌ی کشور را در دستان این گروه می‌بینند.

رهبر معظم انقلاب در دیدار نخبگان جوان کشور (مهر ماه ۱۳۹۲) چنین فرموده‌اند: نخبگان جوان کشور، طراحان و مهندسان پیشرفت آینده‌ی کشور هستند. مغز متفکر کشور و نظام به این نتیجه رسیده است که اگر گذر از دشواری‌ها و خطرگاه‌ها و لغزشگاه‌ها به چند رکن نیاز داشته باشد، قطعاً یکی از آن‌ها پیشرفت علمی است. نخبگان جوان ایرانی قادرند کشور و ملت را به قله‌های پیشرفت همه‌جانبه برسانند. استعداد نخبگان ایرانی در سطحی است که هر هدف علمی و فناوری را که زیرساخت آن در کشور وجود داشته باشد، محقق خواهند کرد. علت آنکه «پیشرفت علمی»، گفتمان اصلی کشور قرار گرفته، این است که پیشرفت واقعی، بدون پیشرفت علمی و فناوری امکان‌پذیر نیست البته این پیشرفت علمی نیز باید درون زا و متکی به استعدادهای درونی باشد زیرا حرکت، جهش و رشد علمی از درون، زمینه‌ساز وزانت، اعتبار، ارزش و ابهت کشور و ملت است. رشد و شتاب علمی ایران در مقیاس منطقه و جهان خیلی خوب است اما این، به معنای رسیدن یا حتی نزدیک شدن به هدف نیست زیرا هم در گذشته از قافله علمی جهان خیلی عقب مانده‌ایم و هم دیگر کشورها دائم به پیش می‌روند. لذا باید با حفظ شتاب فعلی، خود را به خطوط مقدم علمی جهان برسانیم تا به یاری پروردگار و به همت جوانان و نخبگان خوش استعداد و فعال کشور، ظرف چهار یا پنج دهه به مرجع علمی جهان تبدیل شویم.

‌اما نقش ما در تربیت این نسل و گروه چگونه است؟!

در نگاه بسیاری، شاید چنین به نظر برسد که دانش‌آموزان سمپادی، گروهی هستند که یا به لحاظ بهره‌ی هوشی از همسالان خود بالاترند یا ویژگی‌های متمایزکننده‌ی خاص و دیگری دارند. اما تجربه ثابت کرده که مهم‌ترین عواملی که باعث تمایز سمپادی‌ها با سایر اقشار دانش‌آموزی می‌شود، در گام نخست نوع تفکر خلاق و در گام بعدی میزان تلاش و حجم پشتکارشان است. بداهتا این تلاش حاصل نمی‌شود مگر با عشق و علاقه‌ی واقعی به درس مورد مطالعه‌ی دانش آموز.

بسیار مشاهده شده است که بعضاً، مدارس برای انتخاب دانش‌آموزان مستعد ورود به سمپاد؛ به نیمه‌ی بالایی لیست نمرات دانش‌آموزان رجوع کرده و در میان آنان به دنبال سمپادی‌ها یا کسانی که شانس پذیرفته شدن در آزمون‌های تیزهوشان را دارند، می‌گردند. هرچند که قوی بودن و کسب موفقیت دانش‌آموز در مجموع رشته‌های تحصیلی ممکن است عامل تسهیل کننده‌ای در موفقیت سمپادی وی باشد، اما شرط کافی نیست و در بسیاری موارد حتی شرط لازم هم نبوده است.

در موارد متعددی، دیده شده است که دانش آموزانی پیش از ورود به مدارس سمپاد درخشش خاصی نداشته‌اند و در مدرسه خود نیز جزء دانش‌آموزان ممتاز محسوب نمی‌شدند اما بعد از ورود به جمع سمپادی‌ها، به واسطه‌ی علاقه‌ی خود و در نتیجه پشتکاری که در راستای همین علاقه به وجود می‌آید، برای خودشان، خانواده‌شان، مدرسه‌شان و حتی کشورشان افتخار آفرین شده‌اند.

بسیار پیش می‌آید که خانواده‌ها یا مسئولین آموزشی مدارس این انتقاد را متوجه ما می‌کنند که کار با دانش آموزان سمپادی یا سخت کوش آسان‌تر است و چنین نتیجه گیری می‌نمايند که ارتقای سطح دانش آموزان ضعیف‌تر کاری پیچیده‌تر است. اما این گروه از ظرایف و پیچیدگی‌های کار با سمپادهای‌ها باخبر نیستند. بچه‌های سمپادی معمولاً با خصوصیات اخلاقی خاص، حساس‌تر به وقایع پیرامون، چه در مدرسه و چه در محیط خانواده با نگاه و پیچیدگی‌های خاص‌تری به ماجراهای روزمره نگاه می‌کنند. از این رو است که اعتقاد داریم کار با سمپادی‌ها بسیار پیچیده تر است.

در مسیر معمول و برای مشاوره‌ی فردی دانش‌آموزی، که در مدارس مرسوم شده است شاید یک مشاور در ظرف مدت حدود یک ساعت بتواند پاسخگوی 10 تا 15 دانش آموز باشد و هدایت تحصیلی­شان با یک برنامه­ریزی و صحبتی کوتاه به نتیجه برسد. اما سمپادی­ها [چه آنان که در این مدارس مشغول به تحصیل‌اند چه آنانکه به دلیلی از ورود به این مجموعه بازمانده‌اند] درست در جهت مخالف، لجوج‌تر و دقیق‌ترند؛ مثلاً تا از مطلبی مطمئن نشوند، آن را اجرا نمی‌کنند، زمان مشاوره‌ی فردی­شان گاه به چند ساعت می‌رسد، اما در عوض در رسیدن به هدف پشتکار بیشتری دارند. وقتی مطمئن شوند که مقصدشان کجاست و هدفشان چیست، حاضر به گذشتن از همه چیز برای رسیدن به آن اهداف هستند. اگر به کسی اعتماد کنند، در موارد زیادی از وی پیروی می‌کنند و اگر خیر، به هیچ روشی از او حرف شنوی ندارند. به همین خاطر است که همه‌ی اعضای زحمت‌کش کادر آموزشی و اجرایی مدارس نمی‌توانند با این گروه ارتباط برقرار کنند، در بسیاری موارد این دانش آموزان به عنوان بیش فعال یا دانش‌آموزان شرور در مدرسه شناخته می‌شوند، علاقه‌ی کمتری به تأمل روی مطالب ابتدایی و به ظاهر ساده دارند، از تمرین و تکرار بیزارند و علاقه‌ی بسیاری به فراگیری مطالب جدید دارند. این دانش‌آموزان در کلاس‌های متعارف درسی معمولاً نیم نگاهی به مطالب جلسات آینده دارند و کمتر پیش می‌آید که تکالیفشان را با دقت و ظرافت انجام دهند، چرا که از تکرار بیزارند!

اما این همه از ویژگی‌های دانش‌آموزان سمپادی گفتیم که برسیم به ….!؟

چند سال اخیر به دیوار هر آموزشگاهی که در سطح شهرها نگاه کنید با خط درشت و به گونه‌ای که از چند کیلومتری هم دیده شود نوشته‌اند، تیزهوشان! بشتابید! با افزایش و گسترش پهنه‌ی مدارس استعدادهای درخشان در سطح کشور نیز، نوع و کیفیت مدارس سمپاد با گذشته‌های دور و پرفروغشان متفاوت شده است. چند سالی گسترش بی‌رویه‌ی سمپاد بود که باعث شد مؤسسات آموزشی فعال در این حوزه گاهی بدون کمترین تجربه‌ای به مانند علف‌های خود رو از هر جایی سر در بیاورند [به مانند روزگار نه چندان دورتری که کنکور چنین رنگ و بویی گرفته بود]. اما به قول یکی از بزرگان تاریخ، «یکی بالاخره باید یکجا جلوی این‌ها را بگیرد». این شد که با تغییر رویکردهای سازمان سنجش عبارت «کنکور مفهمومی شده است» باب شد و قصه از نو. حالا چه بلایی سر آزمون‌های سمپاد می‌آید؟! رویکرد قدیمی چه شد؟! آن دسته از دبیران آموزش و پرورشی که سعی داشتند بدون به‌کارگیری قوای خلاقه‌ی دانش‌آموز و به‌ضرب و زور نکته و تست بچه‌ها را روانه‌ی سمپاد کنند چه می‌شوند؟! باز هم به جمله‌ی دیگری از یکی از بزرگان آموزش ایران تلمیح می‌زنم «لا به لای چرخ‌دنده‌های سیستم نوین آموزشی خورد می‌شوند» و اینچنین شد که در دو سال گذشته با رویکرد جدید سمپاد شاهد سردرگمی خانواده‌ها، مسئولین مدارس و معلمانی شدیم که مسخ تبلیغات رنگارنگ موسسات یه اصطلاح تیزهوشان شده بودند! سال اول که چقدر نامه‌نگاری شد و اعتراض که این مؤسسات به ما قول قبولی داده بودند! چه شد؟! و پاسخ شنیدند که: «دلیل تضمینشان را از خودشان بپرسید» و بسیاریشان نیز پاسخگو نبودند. اما این همه سر در گمی و ناسزا برای ورود به مرکزی بود که دوباره داشت جان می‌گرفت و به آرمان‌ها، اساسنامه‌ها و شیوه‌نامه‌های متقدم خود پایبند می‌شد؛ به قول بچه سمپادی‌های قدیم «از پیله بیرون می‌آمد»! حالا کم کم گویا واقعا ساختارهای قدیمی سمپاد دارد احیا می‌شود؛ تیم‌ها و اساتید و مسئولین قدیمی سمپاد به آغوش مراکز آموزشی‌شان بازگشته‌اند و دیگر موسسات نا آشنا به امور سمپاد نمی‌توانند از این آب گل‌آلود ماهی‌ّهای چاق‌وچله صید کنند.

در همین راستا ما هم به کمک این پروانه‌ی جوان آمده‌ایم. بدیهی‌است که هر ساختار نویی همراهان نویی هم می‌خواهد؛ پس چنین شد که به همراه بسیاری از «بچه قدیمی‌های سمپاد» که از جنس سمپاد هستند، خوشان در درون این سیستم رشد کرده‌اند، وارد دانشگاه شده‌اند و بعدها این بار به‌عنوان معلم و مشاور و مسئول به آشیانه‌ی قدیمی خود بازگشته‌اند، تلاش خواهیم کرد که دوش به دوش سمپاد برای بازگشت سمپاد به روزهای درخشان و اوجش تلاش کنیم! امسال هم کار خودمان را با مهم‌ترین و حساس‌ترین بخش آموزش که ارزشیابی است آغاز خواهیم کرد. طراحان قدیم و جدید سمپاد، معلم‌های مدارس اصلی استعدادهای درخشان و هر کسی که فکر می‌کردیم می‌تواند مؤثر باشد را جمع کردیم، اتاق فکر تشکیل دادیم، برنامه‌ریزی کردیم و … تا ان‌شاالله آزمون‌هایی ارائه کنیم که مطابق خواسته‌ها و رویکردهای حال و آینده‌ی سمپاد باشد، مسیر آینده‌ی سمپاد را شناسایی کردیم و قطارمان را روی همان ریل (کمی‌جلوتر از سمپاد) گذاشتیم.

اما این آینده‌نگری برای مدارس همراه ما هم خالی از مخاطره نیست! آزمون‌های ما چند ویژگی خواهد داشت. نخست آنکه بر خلاف معمول آزمون‌ها را در مقطع ورودی دو دوره‌ی سمپاد متوقف می‌کنیم و در آینده‌ی دراز مدت هم به سراغ مقاطع تحصیلی پنجم ابتدایی و پایین‌تر نمی‌رویم چرا که معتقدیم سمپاد به معنی مهارت تست زدن نیست! به معنی مهارت فکر کردن است. دوم اینکه هر چند ناگزیر بودیم و هستیم که جدول مبحثی برای آزمون‌ها اعلام کنیم ولی ممکن است گاهی به سراغ گذشته‌های دور و آینده‌های نرسیده هم برویم، که ممکن است به مذاق بسیاری از معلمان سنتی [که قصد هماهنگی با سیستم جدید را ندارند] خوش نیاید. سوم اینکه سؤالات ترکیبی زیاد داریم، ریاضی و اجتماعی، ادبیات و علوم و … و چندتایی‌های دیگری که می‌توانند سوالات خلاقانه به‌وجود بیاورند؛ ترکیب داستانی با سؤالات مفهمومی بلند زیاد می‌بینید و قص علی هذا! باقی سیاست‌های اتاق فکر ماخ هم باید محرمانه بماند تا زمان اجرای آزمون‌ّها باقی‌اش را یا خودتان خواهید دید یا خواهید شنید! بزرگان گفته‌اند، مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه طراح بگوید …

دفترچه شباهت آزمون‌های سال‌های گذشته ماخ